بوزرجمهر در شاهنامه از ده تا دیو نام میبره که در وجود انسان هستند
آز یا حرص که دیو ستمگری هست و هیچوقت خشنود نمیشه
نیاز که با اندوه و درد جلو میاد
و این دو دیو با زور فراوان و گردن فراز هستن
دیو سوم خشمه که کوره
چهارم رشک یا همون حسد و غیرت خودمون،که پزشک و دوایی براش نیست و دردمنده
بعدی ننگ، دیوی با ستیز ... همیشه به بد کرده چنگال تیز
کین که پر خشم و جوش هست و هنگام خشم هوش رو از مردم میگیره و نه بخشایش حالیشه نه مهر و دیوی پر از چین و چروک و شکن هست
نمام (سخن چین) دیو دروغگویی هست ،
بعدی دیو دورویی که بین دو نفر جنگ و کین میاره و میخاد پیوستگی رو از بین ببره
ناپاک دینی :بی دانشه و خردمند نیست
ناسپاسی (خودخواهی ) نیکی شناس نیست و شرم نداره و خوب و بد براش یکیه
راه بزرگمهر برای غلبه بر این دیوان درون، اینه که با شهود درونی (خیم. خو.طبیعت ) باید با این دیوان مبارزه کرد و به گفته بزرگمهر، راهی دراز در پیش است...